ارشد

ساخت وبلاگ
پنجاه روز طول می‌کشد. اولش به تصمیم شما برمی‌گردد. اگر دوست داشته باشی عضوش می‌شوی و شروع می‌کنی‌. قبل از هر کاری می‌خواهند لوکیشنت را برای فلان کوفت و بهمان زهرمار روشن کنی. کم‌کم مجاب می‌شوی هر چه می‌خواهند انجام دهی. نافرمانی که بکنی تهدید می‌شوی. آدرس کاملت را از لوکیشنت درمی‌آورند. از ترس است که تن به خواسته‌شان می‌دهی. هر روز خودآزاری جدیدی را روی خودت امتحان می‌کنی. یکی از یکی بدتر. تا برا ارشد...
ما را در سایت ارشد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 118 تاريخ : چهارشنبه 15 شهريور 1396 ساعت: 18:57

تاج‌سر یک پسر روستایی است. صورت و گردنش آفتاب‌سوخته است. دست‌هایش زحمت‌کش است. بیشتر وقت‌ها به گویش دیار خودش حرف می‌زند اما با همه این‌ها کلی باوقار است. به وقتش پارسی حرف می‌زند. از خیلی چیزها سر‌ درمی‌آورد. آدم‌ها را خوب می‌شناسد. بوی گند پسرهای قرتی تازه‌به‌دوران‌رسیده نمی‌دهد. بوی خوش مردانگی از یقه پیراهنش، از گوشه آستینش، از پاچه‌ی شلوارش به مشام می‌رسد. می‌شود ثانیه‌های زیادی را دوست ارشد...
ما را در سایت ارشد دنبال می کنید

برچسب : روزها, نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 125 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 23:24

هر چقدر هم دل‌تان غنج بزند برای تاج‌سرتان روزی بحث‌تان می‌شود. از هم ناراحت می‌شوید. حتی عصبانی می‌شوید. جدال می‌کنید. داد می‌زنید. دل‌تان می‌شکند. قهر می‌کنید. می‌روید که می‌روید. می‌روید که می‌روید.

ارشد...
ما را در سایت ارشد دنبال می کنید

برچسب : ناراحت,عصبانی, نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 102 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 23:24

شنبه اعلام شد که قرار است آقای‌پدر صاحب داماد شود. عقد هم پنج‌شمبه بود. یعنی تقریبا یک هفته‌ای بین این دو زمان بود. به غیر از خاله و دایی و متعلقات‌شان کسی به مامان‌خانم نگفت تو کار داری؟ نداری؟ چه خبر؟ داماد کی است؟ چه کاره است؟ میچکا در چه حال است و از این دست سوال‌ها که همه در جشن و شادی از خانواده مسرور(!) می‌پرسند. خرید‌های عقد و بدوبدوهایش و خستگی‌هایش تمام شد. روز عقد فرا رسید. من و ت ارشد...
ما را در سایت ارشد دنبال می کنید

برچسب : نامزد, نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 112 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 23:24

هر چه بیشتر برای زندگی‌مان می‌دود بیشتر دلم را می‌لرزاند. دیدن زحمت کشیدنش، خسته شدنش، کیسه‌های شالی را روی شانه گذاشتنش، آن هم با دردی که در شکمش جا خشک کرده و هرازگاهی خودش را نشان می‌دهد بغضم را می‌ترکاند. آن وقت میچکا باید کنار پنجره بماند، لابه‌لای تاریکی شب قایم شود، اشک‌هایش را پاک کند، بغض‌هایش را قورت بدهد. حسابی که چشم‌هایش شکل اولش شد برود سفره شام بیندازد. میچکا ولی از غصه تاج‌سرش زیر ارشد...
ما را در سایت ارشد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 108 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 23:24

اگر آقای‌پدرتان با مامان‌خانم‌تان بحث کردند، جدال کردند، قهر کردند، این قهر کش آمد، به سومین شبش رسید، آقای‌پدر که تشنه شد در لیوان مامان‌خانم آبی خنک بریزید و بگذارید مقابلش. در نبود مامان‌خانم‌تان آقای‌پدرتان بیشتر از قبل یک‌طوری می‌شود، بیشتر از قبل به فکر فرو می‌رود، بیشتر از قبل دلش تنگ می‌شود. این‌طوری شاید طلسم شکسته شد.

ارشد...
ما را در سایت ارشد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 97 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 23:24

قبول شدم. نرم‌افزار رشت. آن هم روزانه. دوری راه ‌و دوری تاج‌سر و مشکل رفت و آمد را که کنار بگذارم می‌توانم پرواز کنم تا آسمان هفتم. پرواز می‌کنم در این شادی. این شادی بعد از گذران سخت‌ترین روزهای زندگی‌ام دارد بدجور می‌چسبد.

ارشد...
ما را در سایت ارشد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 97 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 23:24